فرازهایی از وصیت نامه امام خمینی ( رحمة الله علیه ) شماره سه
و منبع برای مقایسه متنی:
http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=9447
عکس نوشته های انقلاب: فرازهایی از وصیت نامه امام خمینی ( رحمة الله علیه ) شماره دو
منبع برای مقایسه متنی:
http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=9447
عکس نوشته های انقلاب: فرازهایی از وصیت نامه امام خمینی ( ر ه ) شماره یک
---------------------------------------------------------------------------------------
منبع برای مقایسه متنی:
http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=9447
به نام خدای متعال
افرادی و یا گروه هایی همواره احساس نا امنی را همراه خودشان دارند.
نا امنی روانی... و نا امنی اجتماعی....
باید به گذشته خود مراجعه ای داشته باشند؛ ببینند چه کار کرده اند.
به زن و بچه خود ظلم کرده اند؟ به اطرافیان ظلمی روا داشته اند؟
به جامعه و یا ... .
چند نوع ظلم: ...
1- ظلم فرد به فرد (خود) (خانواده و فرزندان) (دوستان)
2- ظلم فرد به جامعه مانند ظلم فرعون ها و نمرود ها به مردم عصر خود
3- ظلم جامعه به فرد مانند ظلم مردم مدینه به امیر المومنین علیه السلام
4- ظلم یک طبقه اجتماعی به جامعه : مانند ظلمی که قبل از اسلام طبقه دهقانان به جامعه ایرانی می کردند.
در این مورد قرآن چه می فرماید؟
.
-به فرزندان خود درجات ایمان را توضیح دهیم...
-که ایمان شرایطی دارد...
-که اگر ایمان لباس ظلم به تن کند چه می شود...
- و توضیح دهیم و نمونه هایی تاریخی برای آنان بیان کنیم
سوره انعام آیه 82
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا تربیت لازم است؟
برای چی لازم هست تربیت صورت بپذیرد؟
تربیت صحیح ، چگونه است؟
در اطراف خودمان؛ در جامعه، مساله هایی را مشاهده می کنیم
و اشخاصی را می بینیم به یک سرنوشت ناخوشایندی دچار شده اند!
ممکن است آرزو کنیم آینده ی فرزند ما مانند سرنوشتِ فلان فرد نباشد.
پس دنبال روش های صحیح می گردیم.
که تربیت صحیح فرزند را از کجا و از چه منبعی مطالعه کنیم؟
آیا قرآن روش های تزکیه ی فرزند را به ما آموخته است؟
با این نگاه آیا مراجعه و مطالعه ای به این کتاب آسمانی داشته ایم؟
آیا قرآن به عنوان اولین مراجعه ی ما برای حل مسائل خانوادگی بوده است؟
جواب به این سوالات را ان شاء الله در نوشته های بعدی دنبال خواهیم کرد..... ادامه دارد
==================================
=============================
=====================
==============
=====
=====
=====
=====
به نام خدای متعال
از لوازم ایمان، تقواست.
و تقوی انجام دادنِ کارِ خاصی نیست.
یعنی در صورتی ایمان ارزش واقعی و موثر دارد که با تقوا همراه باشد.
چون خود تقوا به معنای پرداختن به کیفیتِ اعمال است.
به عنوان مثال کارخانه ها در آخرین مرحله ی تولیداتِ خودشان، کنترل هایی دارند به عنوان "کنترل کیفی".
کنترل کیفیت، در مقوله ی اعمالِ ما انسان ها، همان تقواست.
ممکن است تربیت فرزند خیلی خیلی مناسب صورت گیرد
و بچه های مسجدی و مذهبی و هیائتی تربیت گردند،
ولی به تربیت کردنِ خودمان، نگاهی "آسیب شناسانه" نداشته باشیم!
و هر دم مراقبت لازم را نداشته باشیم. ممکن است کمتر نزد فرزندان خود حضور داشته باشیم.
و بیشترین وقتِ خود را به کار و تلاش بیرون از خانه صرف نماییم.
و زمانی را به با خانواده بودن اختصاص ندهیم.
و تنها به فکر تهیه رزق حلال باشیم و دیگر هیچ نگرانی از درستی تربیت بچه هایمان نداشته باشیم.
ساعتی را بیندیشیم و در آسیب هایی که ممکن است فرزندانمان را مورد تهدید قرار دهد، فکر کنیم.
به نام خدای متعال
پدر و مادر گرامی!
مربیان و معلمان دلسوز!
سلام.
به عنوان اولین مبحث درباره ی تربیت و تزکیه فرزند مقدمه ای را تقدیم می کنم.
1- هر کاری (چه کلی باشد و چه جزیی) ، محتاجِ درست کرداری و راستگویی و صداقت است که از ابتدا شروع شود و تا انتهاء و به نتیجه رسیدن آن کار ادامه داشته باشد.
2- بعضی ها کاری را صادقانه شروع می کنند و صادقانه ادامه می دهند و با موفقیت به پایان می رسانند . اما برخی صادقانه شروع می کنند اما متاسفانه نامردانه به پایان می رسانند. مانند منافقان در طول تاریخ (که جزو دسته دوم بوده اند)
احتیاج به تسلط و مدیریت دارد
3- تربیت فرزند از کارهایی است که محتاج مدیریت همه جانبه و نوعی تسلط هست.
4- مدیران سطح اولِ و تصمیم گیرندگان پدران و مادران هستند. که رفتاری پدرانه و مادرانه خواهند داشت.
5- مربیان و پدر و مادران، در این زمینه مسئولیت دارند.
6- هر مسولیتی در روز قیامت حسابرسی دارد. و در همین دنیا هم هر عملی تنها بر انجام دهنده ی آن کار تاثیر ندارد بلکه ممکن است در جامعه و تمام عالم تاثیر گذار باشد.
با توجه به مقدمه ها به نظر می رسد باید برای همین مبحث تربیت هم از خداوند عالم کمک خواست و در نیمه های شب از او خواست تا در این کار مهم هم به ما "سلطانی نصیر" (یعنی تسلطی که از طرف خود خدا، یاری و پشتیبانی می شود) عطا نماید که بتوانیم در همه ی اعمال را صادقانه شروع نماییم و صادقانه به پایان برسانیم
وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً
و آنچه از آیه ی قبل در همان سوره مشخص است، این دعا را در نیمه ی شب پیامبر اعظم از خداوند عالم درخواست نموده اند.
آیه قبل اینست: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا
بله با نماز شب و دعای نیمه شب می توان "سلطان نصیر" و تسلط بر امور مهم را و همچنین صداقت و درستکاری را از خداوند عالم درخواست نمود.
التماس دعا.
با تقدیم احترام محمد امیدواری ابرقویی.
به نام خدای متعال
قرار بود روز دفن شهید حاج حسین همدانی در زادگاهش همدان،
توسط استانداری تعطیل عمومی اعلام بشود
ولی خانم سردار همدانی با این تصمیم مخالفت کردند
و گفتند این یه نوع تضییع حق الناس است ...
درود و رضوان خدا بر این شیعیان محب امام علی علیه السلام...
===================================================
درباره ی بسم الله الرحمن الرحیم نکته ای زیبا در روایت امام رضا (علیه السلام) وجود دارد،
ابن فضال از حضرت می پرسد که "ما مَعْنَى بِسْمِ اللَّهِ؟" معنای بسم الله چیه؟
ایشان فرمودند:" اَیْ أَسِمُ عَلَى نَفْسِی بِسِمَةٍ مِنْ سِمَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"
وقتی داری می گویی بسم الله در حقیقت داری بر روی خودت داغ می نهی
و علامت می گذاری که من مال این خدا هستم .
"سِمَاتِ اللَّهِ " یعنی علامت های الهی.
همین دعای سمات که می خوانیم یعنی مکان هایی که محل ظهور و بروز قدرت الهی هستند.
مانند چاهی که یوسف را در آن انداختند.
مانند سرزمین طور سینا (( وَ بِمَجْدِکَ الَّذِی ظَهَرَ عَلَى طُورِ سَیْنَاءَ فَکَلَّمْتَ
بِهِ عَبْدَکَ وَ رَسُولَکَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ) و به بلنداى جاهت که بر طور سینا نمایان شد، پس با آن، سخن گفتى با بنده و رسولت موسى بن عمران))
احساس کن داری داغی روی خودت می نهی که من مال این خدا هستم
که همانا برده بودن برای خداست من برده ی توام علامت به من بزن:
"بسم الله" مانند اینست که در زبان عامیانه داری می گویی ... :
خدایا کوچکتم غلامتم نوکرتم ...
هر جا شما بسم الله بگویی مصداق این فرمایش امام رضا هست.
بسم الله را برای امور مهم و ذی بال می گوییم
مثلا یک سخنران وقتی بالای منبر قرار می گیرد
اول اعلام می کند که من برده ی خدا هستم
بلـــه بسم الله را فقط قلوب متواضع می توانند بگویند.
به قول علامه ی طباطبایی:
بسم الله یعنی اجازه گرفتن و ادب به خرج دادن در برابر رب العالمین1
گوسفند قربانی می کنیم، وقتی بسم الله بگوییم گویا گفته ایم :
برده ای یکی از مخلوقات تو را سر می برد غلامتم... کوچکتم...
که اگر این بسم الله گفته نشود، گوشت این حیوان را نمی شود خورد و حرام می شود.
شما خواننده ی محترم هم برای بچه ات توضیح بده
برای زنت توضیح بده که وقتی بسم الله می گویی اعلام می کنی
که برده ی خدا هستی نسبت به خداوند عالم عبودیت داری.
شکوه و عظمت بسم الله را به زیبایی از کلام امام رضا علیه السلام دریافتیم. الحمد لله
روایتی که ذکر شد در کتاب عیون أخبار الرضا علیه السلام اینگونه آمده است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ
قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ مَوْلَى بَنِی هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ
عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) عَنْ بِسْمِ اللَّهِ قَالَ:
مَعْنَى قَوْلِ الْقَائِلِ بِسْمِ اللَّهِ ،
أَیْ أَسِمُ عَلَى نَفْسِی بِسِمَةٍ مِنْ سِمَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ هِیَ الْعُبُودِیَّةُ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ مَا السِّمَةُ قَالَ الْعَلَامَةُ.2
1- المیزان فى تفسیر القرآن، ج1، ص: 15
و قد جرى کلامه تعالى هذا المجرى، فابتدأ الکلام باسمه عز اسمه؛ لیکون ما یتضمنه من المعنى معلما باسمه مرتبطا به،
و لیکون أدبا یؤدب به العباد فی الأعمال و الأفعال و الأقوال، فیبتدءوا باسمه و یعملوا به،
فیکون ما یعملونه معلما باسمه منعوتا بنعته تعالى مقصودا لأجله سبحانه
فلا یکون العمل هالکا باطلا مبترا، لأنه باسم الله الذی لا سبیل للهلاک و البطلان إلیه.
2- عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ج1 ؛ ص260
قصه های قرآنی را چگونه برای نوجوانان توضیح دهیم (شماره یک)
ابلیس به خلقتِ خدای متعال اعتقاد داشت،
ولی اوامر و دستورات خداوند عالَم را اطاعت نکرد.
در سوره ی اعراف می خوانیم که خداوند از شیطان سوال کرد چرا به آدم سجده نکردی
ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْْ أَمَرْتُک؟
شیطان جواب داد: خلقت و آفرینشِ من از آدم بهتر است من از آتش هستم و او از گل
أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین
ابلیس به خلقتِ خدای متعال اعتقاد داشت،
ولی اوامر و دستورات خداوند عالَم را اطاعت نکرد.
مشکل او این بود که اوامر خدا را قبول نداشت در آیه 54 همین سوره می خوانیم
أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْر
---------------------
منبع: قرآن کریم سوره اعراف
.: Weblog Themes By Pichak :.